چندوچون علوم قرآن

پدیدآورمحمد فاکر میبدی

تاریخ انتشار1388/11/21

منبع مقاله

share 2157 بازدید
چندوچون علوم قرآن

محمد فاكر ميبدى*
مقدمه

يكى از مباحث مهم در حوزه قرآن‏شناسى، بررسى مفهوم علوم قرآن و تعيين قلمرو مباحث آن است كه دانشمندان بسيارى به تفصيل از آن سخن گفته و آثار ارزشمندى عرضه نموده‏اند. در اين مقاله برآنيم تا با استفاده از نظرگاه آنان، مفهوم، تقسيمات و جايگاه علوم قرآن را مورد نقد و بررسى قرار دهيم.

مفهوم علوم قرآن

اصطلاح علوم قرآن تركيبى است از دو واژه «علوم» و «قرآن» كه معناى هر كدام به تنهايى روشن است؛ اما كاربرد آنها به صورت «مركب» با توجه به اختلاف تركيبى آن، با ابهام روبه‏رو است؛ زيرا اگر واژه علوم نسبت به قرآن، شكل موصوف به خود گيرد، به مقتضاى مفهوم وصفى آن، به معناى دانش‏هايى است كه وجهه قرآنى دارد؛1 اما اگر اين تركيب از نوع اضافى باشد، به معناى دانش‏هايى است كه در ارتباط با قرآن‏است.2
علوم قرآن، بنابر ديدگاه نخست، تنها دانش‏هاى برخاسته از قرآن را شامل مى‏شود، اما بر اساس ديدگاه دوم دانش‏هاى بيشترى، مانند علوم مقدمى و علوم برخاسته و برگرفته از قرآن را نيز در بر مى‏گيرد؛ چرا كه همه آنها در ارتباط با قرآن كريم است.

تعريف علوم قرآن

پيشينيان، تعريف دقيقى از علوم قرآن ارائه نكرده و تنها به ذكر اقسام آن بسنده نموده‏اند؛ اما امروزيان كم‏وبيش در اين مقوله قلم زده و سخن گفته‏اند؛ از جمله:

الف. زرقانى

وى مى‏نويسد: علوم قرآن، با تركيب اضافى خود شامل همه علوم مى‏شود؛ ولى پس از نقل از آن معناى وسيع به فنّ مدوّن، تنها شامل مباحث خاصى شده و اصطلاح جديدى پيدا نموده است. بر اين اساس علوم قرآن، به مجموعه مباحث مربوط به قرآن از جهتِ نزول قرآن، ترتيب، جمع، نگارش، قرائت، تفسير، اعجاز، ناسخ و منسوخ، دفع شبهات از قرآن و امثال آن اطلاق مى‏شود.3

ب. شهيد صدر

شهيد صدر در اين‏باره مى‏نويسد: علوم قرآن عبارت است از همه معلومات و مباحثى كه متعلق به قرآن است؛ هر چند اهداف آنها مختلف باشد.4

ج. محمدهادى معرفت

علوم قرآنى، اصطلاحى است در باره مسائلى مرتبط با شناخت قرآن و شئون مختلف آن.5 وى سپس درباره فرق بين علوم قرآنى و معارف قرآنى مى‏گويد: فرق ميان علوم قرآنى و معارف قرآنى آن است كه علوم قرآنى بحثى بيرونى است و به درون و محتواى قرآن از جنبه تفسيرى كارى ندارد، اما معارف قرآنى كاملا با مطالب درون‏قرآنى و محتواى آن سروكار دارد، و يك نوع تفسير موضوعى به شمار مى‏رود.6
نيز مى‏افزايد: علوم قرآنى بحث‏هاى مقدماتى براى شناخت قرآن و پى‏بردن به شئون مختلف آن است. در علوم قرآنى، مباحثى چون: وحى و نزول قرآن، مدت و ترتيب نزول، اسباب نزول، جمع و تأليف قرآن، كاتبان وحى، پيدايش قرائات، پيدايش متشابهات، اعجاز، نسخ و عدم تحريف مطرح مى‏باشد.7

نقد و نظر

در اينكه علوم قرآن مى‏تواند داراى اصطلاح خاصى باشد تا پس از كاربرد آن، به عنوان معناى مورد نظر به اذهان متبادر شود، جاى تريد نيست؛ اما تا كنون اصطلاح خاص روشنى براى آن وضع نشده است. گواه آن، اختلاف در تعاريف و نيز گستردگى و ضيق كاربرد گوناگون آن است؛ چنان‏كه در كلام زرقانى دفع شبهات از قرآن داخل اصطلاح علوم قرآن شمرده شده است، حال آنكه در كلام استاد معرفت، در شمار معارف قرآن و محتواى آن است.
از سوى ديگر آنچه در كلام اين دو قرآن‏پژوه آمده است با مبناى جدايى تاريخ قرآن از علوم قرآن كه امروزه در عرف پژوهندگان قرآنى مطرح است، ناسازگار است. بنابراين دست‏كم مى‏توان گفت: علوم قرآنى هنوز بر اصطلاح خاصى استقرار نيافته، و چون تركيب وصفى (علوم قرآنى)، رجحانى بر تركيب اضافى (علوم قرآن) ندارد، مناسب‏تر آن است كه علوم قرآن با همان گستردگى ذاتى‏اش به كار رود و اگر محدوده خاصى در نظر پژوهشگرى بود، بايد با قيودى آن را معين نمايد. در نتيجه بايد گفت: اصطلاح علوم قرآن همه دانش‏هايى را كه براى فهم قرآن به كار مى‏آيند يا برخاسته از قرآن‏اند، در بر مى‏گيرد. به ديگر سخن علوم قرآن را مى‏توان اين گونه تعريف كرد: سلسله دانش‏هايى كه در شناخت و فهم قرآن نقش و دخالت دارند.

اقسام علوم قرآن

با توجه به اينكه علوم قرآن از زواياى گوناگون متنوع است، مفسران و دانشمندان علوم قرآن، تقسيمات زير را براى آن ارائه نموده‏اند:

تقسيم اول: علوم لفظى و علوم معنوى

علوم لفظى علومى است كه در باره الفاظ قرآن بحث مى‏كند؛ مانند علم تجويد، علم قرائت، فن رسم الخط، شمارش عدد سوره، آيه، كلمات و حروف قرآن.
بحث از تحريف‏ناپذيرى قرآن و مسئله اعجاز نيز در رديف همين دسته قرار مى‏گيرند.
علوم معنوى، علومى است كه درباره معانى قرآن بحث مى‏كند؛ مانند تنزيل و تأويل، ظاهر و باطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ، آيات الاحكام و علم تفسير قرآن.8

تقسيم دوم: علوم تاريخى، علوم دستورى و علوم تفسيرى

علوم تاريخى، علومى است كه در باره سرگذشت قرآن كريم، چون: نزول قرآن، نگارش و نويسندگان قرآن، مراحل تدوين و اعراب و اعجام قرآن سخن مى‏گويد.
علوم دستورى، علومى است كه در باره قرائت، تجويد، رسم الخط، و... بحث مى‏كند.
علوم تفسيرى، علومى است كه تفسير، شيوه‏هاى تفسيرى و مناهج آن‏را مى‏كاود.

تقسيم سوم: علوم برون‏قرآنى و علوم دورن‏قرآنى

منظور از علوم برون‏قرآنى، علومى است كه با قطع نظر از قرآن و بيرون از محتواى آن، وجود دارد؛ مانند ادبيات، تاريخ و تاريخ قرآن. و اما مقصود از علوم درون‏قرآنى دانش‏هايى است كه از درون قرآن نشئت گرفته است؛ مانند مباحث اعجاز، تحريف، شناخت آيات و سوره‏ها، و تمام معارف قرآن.

تقسيم چهارم: علوم متصل، علوم مرتبط، و علوم مستفاد

منظور از علوم متصل، دانش‏هايى است كه پيوند ناگسستنى با قرآن دارند؛ به گونه‏اى كه در فرض عدم نزول قرآن، اين علوم نيز اصلا پا به عرصه وجود نمى‏گذاشتند؛ زيرا در حقيقت زايده خود قرآن كريم‏اند. برخى از اين علوم عبارتند از:
يك. تاريخ قرآن، شامل كيفيت نزول قرآن، نگارش و رسم الخط قرآن، نويسندگان وحى، جمع و تأليف قرآن در عصر پيامبر (ص)، جمع و تأليف قرآن پس از رحلت پيامبر (ص)، قاريان و قرائت‏هاى گوناگون، ترتيب نزول و ترتيب مصحف، تقسيم‏بندى و اجزاى قرآن، اعجام و اعراب‏گذارى قرآن، تجويد و تلاوت قرآن، مفردات و معانى واژگان، وجوه و نظائر، غريب القرآن، زبان قرآن، شناخت آيات و اقسام آن، تناسب آيات و سور، اِحكام و تشابه، نسخ و تخصيص آيات قرآن.
دو. اسباب النزول.
سه. شناخت اسمى و وصفى قرآن.
چهار. حدوث و قدم قرآن.
پنج. ظهر و بطن.
شش. تحريف‏ناپذيرى قرآن.
هفت. اعجاز قرآن.
هشت. تفسير و تأويل قرآن.
اما مقصود از علوم مرتبط با قرآن، دانش‏هايى است كه در فهم قرآن نقش اساسى دارند، اگر چه خاستگاه آنها قرآن نبوده است؛ زيرا پيش از نزول قرآن نيز به عنوان بخشى از فرهنگ عرب در ميان آنها وجود داشته است؛ مانند ادبيات به معناى اعم آن، كه پايه اساسى در فهم الفاظ هر متن، و از جمله قرآن مى‏باشد.
صاحب البرهان مى‏نويسد:
علوم مرتبط با الفاظ قرآن، چهار نوع است: اعراب، نظم، تصريف و اعتبار.9
منظور از اعراب، علم نحو، مقصود از نظم، علوم بلاغت، مراد از تصريف علم اشتقاق، و منظور از اعتبار، علم منطق است.
در گروه دانش‏هاى مربوط به قرآن، علوم ديگرى نيز دخالت دارند، كه در مجموع عبارتند از:
1. علم لغت: دانش شناخت واژه‏ها.
2. علم صرف: دانش تغيير ساخت‏ها و شناخت جايگاه فردى واژه‏ها.
3. علم نحو: دانش شناخت جايگاه تركيبى واژه‏ها و اعراب آنها.
4. فقه اللغه: دانشى كه از ارتباطِ لفظى و معنوى واژگان سخن مى‏گويد.
5. علم اشتقاق: دانش ارتباط واژه‏ها و معانى آنها با يكديگر.
6. علم اساليب: شناخت شيوه‏هاى كلامى كه عبارت است از:
علم معانى: دانشى كه در باره لفظ، از جهت مطابقت با مقتضاى حال گفت‏وگو مى‏كند.
علم بيان: دانشى كه از نحوه بيان يك معنا، از راه‏هاى گوناگون بحث مى‏كند.
علم بديع: دانشى كه در باره زيبايى‏هاى كلامى سخن مى‏گويد.10
7. علم منطق: ابزارى كه با به كار گرفتن آن، ذهن از خطا در فكر مصون مى‏ماند.11 علم منطق از آن رو در رديف علوم لفظى قرار گرفته است كه در باره چگونگى چينش قضايا و مقدمات قياس نيز بحث مى‏كند.
شاخه‏هاى ديگرى از علوم مرتبط با قرآن وجود دارد كه در فهم و تفسير قرآن نقش كليدى دارند؛ هر چند وجود آنان قبل ازنزول قرآن در قالب و عنوان ديگرى بوده است؛ مانند:
1. سيره پيامبر(ص) و نيز ائمه معصومين (ع) به عنوان بخشى از منابع تفسير.
2. علوم الحديث، به عنوان بخشى از منابع تفسير، كه خود عبارت است از:
الف. علم رواية الحديث، و آن علمى است كه در آن از كيفيت اتصال حديث به معصوم از لحاظ احوال روات و كيفيت سند گفت‏وگو مى‏شود. اين شاخه از علم الحديث خود به دو بخش تقسيم مى‏شود:
ـ علم الرجال، كه از احوال رجال سند از لحاظ عدالت و وثاقت و عدم آن بحث مى‏كند.
ـ علم مصطلح الحديث، كه به كيفيت نقل حديث توسط راويان از لحاظ تواتر، وحدت نقل، اتصال و انقطاع، صحت و ضعف آن مى‏پردازد.
ب. علم دراية الحديث، كه از معانى و مفاهيم الفاظ وارد در احاديث، بحث مى‏نمايد.12
3. علم اصول فقه، يا شناخت شيوه‏هاى استدلال و استنباط احكام موجود در متون دينى اعم از قرآن و سنت.
4. علم كلام، يا شناخت مسائل و قواعد كلى اصول اعتقادات.
5. علم تاريخ و احوال بشر.
پر واضح است كه اين علوم ابزار فهم قرآن است؛ به گونه‏اى كه اگر مفسر قرآنى از آن بى‏بهره باشد، از درك صحيح قرآن محروم خواهد بود، و يا تفسيرش، تفسير به رأى خواهد شد.

نقش علوم ديگر در فهم و تفسير قرآن

آيا دانش‏هاى بشرى، يا علوم تجربى، 13 مانند دانش پزشكى، فيزيك، شيمى، رياضيات، زيست‏شناسى، روان‏شناسى، جامعه‏شناسى، حقوق، اقتصاد و امثال آن، در فهم قرآن نقشى دارند؟ و آيا لازم است مفسر بدان‏ها نيز بپردازد؟
اين دانش‏ها نقش مستقيمى در فهم قرآن ندارند. چنين نيست كه اگر كسى آشنا و آگاه بدان‏ها نباشد، قرآن را نفهمد. آرى؛ آگاهى از اين سلسله دانش‏ها، مى‏تواند در تبيين موضوع، و نيز عينى كردن برخى از مصاديق به‏ويژه در تفسير آياتى كه به موضوعات علمى اشاره دارد، نقش اساسى ايفا نمايد.
گفتنى است كه حقايق علمىِ غير قابل تغيير، در صورتى كه از مرحله نظريه و فرضيه گذشته و به صورت قانون حتمى درآمده باشند، مى‏توانند در رديف ديگر مصادر تفسير قرار گيرند. از اين رو، آگاهى از اين دانش‏ها، مى‏تواند كمك شايان توجهى در تعيين مصاديق دقيق‏تر مفاهيم قرآن نمايد؛ به شرط آنكه به وادى تفسير به‏رأى كشيده نشود.
در كنار علوم قرآنى و علوم مرتبط با قرآن، علوم ديگرى نيز وجود دارد كه به «علوم مستفاد» يا مستنبط از قرآن شهرت دارد. مراد از علوم مستفاد، دانش‏هايى است كه قرآن كريم با نزول خود به ارمغان آورده، و يا به تكميل آن پرداخته است، و اين امر به دليل هدايتى بودن قرآن، و رسالت جامع و فراگير آن است. بدين معنا كه هر آنچه مورد نياز جامعه بشرى بوده است، به‏اجمال يا تفصيل بدان پرداخته است. گاهى در قالب بيان عقايد صحيح، گاهى با بيان اخلاقيات و گاهى نيز با تبيين احكام، و گاه با نقل تاريخ گذشتگان. در اينكه اين علوم ـ كه در حقيقت همان معارف قرآن است ـ چه ميزان و چه تعداد است، دانشمندان علوم قرآن ديدگاه‏هاى متفاوتى دارند.
محمد بن جرير طبرى مى‏نويسد: علوم قرآن مشتمل بر سه بخش است: توحيد، اخبار و ديانات. سپس مى‏افزايد: بر همين اساس پيامبر(ص) فرموده است: قل هو الله احد، برابر با يك سوم كل قرآن است؛ زيرا اين سوره مشتمل بر همه توحيد است.
ابوبكر بن عربى مى‏گويد: امهات علوم قرآن عبارتند از: توحيد، تذكير و احكام كه ظاهرا همان: عقايد، اخلاق و احكام است. وى مى‏افزايد: در بخش توحيد، معرفت مخلوقات، معرفت خالق، شناخت اسما و صفات حق وجود دارد. در بخش تذكير وعده به بهشت، وعيد به دوزخ، تصفيه ظاهر و باطن قرار دارد. نيز در بخش احكام همه تكاليف، منافع و مضرات، امر و نهى جاى مى‏گيرند.
على بن عيسى رمّانى، بر اين عقيده است كه قرآن مشتمل بر سى علم است كه امر، نهى، وعد، وعيد، وصف بهشت و دوزخ، احتجاج عليه مخالفان و رد بر ملحدان از آن جمله است. 14

نقد و نظر

به نظر مى‏رسد، اين تقسيم‏ها چندان دقيق نباشد، زيرا با گذرى در آيات قرآن، چنين مى‏نمايد كه دايره علوم مستنبط و مستفاد، و نيز معارف قرآن از آنچه گفته شد، جامع‏تر است. در اينجا تنها به بيان فهرست كلى و جامع آن اشارت مى‏شود:
1. علم اعتقادات، علم اصول دين و حكمت متعاليه.
2. علم اخلاق، تربيت و تزكيه.
3. علم فقه و حقوق، و علم به احكام عبادى، اقتصادى، معيشتى، جهاد، سياست.
4. فصاحت و بلاغت، شيوه ارائه سخن در شيواترين و رساترين اسلوب ممكن.
5. ادبيات موضوعى، نظيرِ تمثيلات، تشبيهات، كنايات و استعاراتِ قرآن.
6. تاريخ، سرگذشت امت‏هاى پيشين، به ويژه فلسفه تاريخ.
7. تاريخ اديان؛ شامل تاريخ يهود، مسيحيت، مجوس و صابئان.
8. آفرينش انسان؛ به‏ويژه سير تطور و ابعاد وجودى او.
9. آفرينش جهان؛ به‏خصوص ستارگان، آسمان و زمين.
10. تفسير قرآن، شامل مجموعه معارف.
11. علوم ديگر و قرآن.
ممكن است، اين پرسش خود نمايى كند كه آيا قرآن «تبيان كل شى‏ء» نيست؛ پس چرا علوم مستفاد از قرآن، به چند مورد بسنده و خلاصه شده است؟
پاسخ اين است كه قرآن، كتاب طب، فيزيك، شيمى، رياضى، جامعه‏شناسى، روان‏شناسى و مانند آنها نيست؛ بلكه كتاب هدايت و راهنمايى انسان به سوى سعادت ابدى است و در اين مسير هر آنچه را كه انسان بدان نيازمند بوده، بيان كرده است. آرى؛ ممكن است در تكميل برنامه هدايتى و تربيتى خود، به پاره‏اى از اين گونه امور اشاره كرده باشد كه عنوان «آيات العلوم» به خود گرفته است.
قرآن از اين زاويه، انسان‏ها را به تفكر در آفرينش و آيات الهى دعوت مى‏كند، كه خود مى‏تواند منشأ بسيارى از علوم و دانش‏هاى بشرى باشد؛ از جمله: تفكر در آفرينش آسمان و ستارگان، خورشيد، ماه، اختلاف شب و روز و فصول؛ تفكر در آفرينش زمين، درياها، كوه‏ها، بيابان‏ها؛ تفكر در آفرينش شگفت‏آور نباتات، حيوانات، آفرينش انسان و اسرار موجود در وى؛ تفكر در تاريخ و سرنوشت گذشتگان.
قرآن همچنين به دانش‏هاى هيئت، نجوم، هندسه، رياضى، پزشكى، تغذيه، زيست‏شناسى، و نيز به فنون نظامى، صنعتى (سفالگرى، شيشه‏گرى، رنگرزى)، كشتيرانى، تجارى، زراعى و غير آن، اشاره كرده است.

علوم قرآن در كلام عترت

علوم قرآن، مانند ديگر علوم اسلام، ريشه در كلام معصومان (ع) دارد. بدين معنا كه اين علوم مورد توجه آنان بوده و به مناسبت‏هايى به برخى از اقسام آن نيز اشارت فرموده‏اند.
در زمينه تاريخ قرآن، قرائت و قرّاء، ظهر و بطن، شيوه تفسير، منابع تفسير و... روايات بسيارى از اهل بيت نقل شده است. مثلاً در باره زبان قرآن مى‏فرمايد:
نزل القرآن باياك اعنى و اسمع يا جاره. 15
در مورد اسباب نزول، امام على (ع) فرمود:
ما نزلت فى القرآن آية، الا و قد علمت اين نزلت و فيمن نزلت و فى اىّ شى‏ء نزلت و فى سهل نزلت ام فى جبل. 16
امام باقر(ع) در زمينه تقسيم بندى آيات قرآن كريم، مى‏فرمايد:
ان لكتاب الله ظاهراً و باطناً و معانى ناسخاً و منسوخاً و محكماً و متشابهاً و سنناً و امثالا، و فصلاً و وصلا، و احرفاً و تصريفاً. 17
امام صادق(ع) در باره علوم و معارف قرآنى فرمود:
ان من القرآن حلالاً، و منه حراماً، و فيه نبأ من قبلكم، و فيه نبأ من بعدكم، و حكم ما بينكم.18
امام حسين(ع) در باره مراتب قرآن مى‏فرمايد:
كتاب الله على اربعة اشياء: على العبارة والاشارة واللطائف و الحقائق، فالعبارة للعوام، و الاشارة للخواص، و اللطائف للاولياء والحقائق للانبياء.19

ماهيت علوم قرآن

هر چند انديشه‏وران علوم قرآن، در زمينه ماهيت علوم قرآنى، سخنى نگفته‏اند، اما مى‏توان از چگونگى ارائه مباحث آنها به نگرش كلى و شيوه بررسى آنان در علوم قرآن پى برد. به عنوان مثال از دو اثر گران‏سنگِ البيان فى تفسير القرآن و التمهيد فى علوم القرآن به‏خوبى مى‏توان دريافت كه آيت اللّه خويى بر اساس شيوه علم اصول‏الفقه به بررسى مباحث علوم قرآنى پرداخته است؛20 اما آيت اللّه معرفت علوم قرآن را به سبك بررسى‏هاى تاريخى مى‏كاود. ولى هيچ كدام بيانگر ماهيت علوم قرآن نيست؛ چرا كه علوم قرآن، حتى به معناى خاص آن، در اساسْ متنوع، و داراى چيستى‏هاى مختلف است، و طبعاً همه آنها نمى‏توانند يك ماهيت داشته باشند. در حقيقت علوم قرآن، مجموعه‏اى است از علوم عقلى و نقلى.
دانش‏هاى صرف، نحو، لغت و بلاغت جنبه نقلى دارد.
مباحث تاريخ قرآن، شناخت آيات، اسباب النزول و تفسير روايى نيز نقلى است.
مباحث ضرورت وحى، تحريف‏ناپذيرى، اعجاز و تفسير قرآن، آميزه‏اى از عقل و نقل است.
مباحث مربوط به علم كلام در بخش توحيد، و بسيارى از مباحث علم اصول الفقه، عقلى است. علوم مستفاد از قرآن، از مقوله همان علمى است كه از قرآن استنتاج شده است.
بنابراين در هر يك از مباحث قرآنى مى‏بايست شيوه خاص آن دانش را پى گرفت، تا دچار سر درگمى و اشتباه نشويم.

موضوع علوم قرآن

اگر چه هر يك از مباحث علوم قرآن، موضوع خاصى دارد كه هر بخش را از بخش ديگر متمايز مى‏كند، اما آنچه همه اينها را درسلسله علوم قرآنى به هم پيوند مى‏دهد و نقش محورى را ايفا مى‏كند، پسوند قرآن است و در حقيقت موضوع اصلى در همه اين علوم، خود قرآن كريم مى‏باشد.

جايگاه علوم قرآن

تعيين جايگاه، و ميزان برترى هر علم، فن و هنر، به يكى از سه عامل زير بستگى دارد:
الف. موضوع. مثلاً مى‏گويند: عرفان از فلسفه برتر است، زيرا موضوع عرفان خداوند و موضوع فلسفه وجود مطلق.
ب. شكل و صورت. چنان‏كه در نساجى، هنر پرده‏بافى از هنر فرش‏بافى برتر است، زيرا زيبايى پرده بر زيبايى فرش برترى دارد.
ج. هدف و غرض. مثلاً طبابت بر بنايى برترى دارد، زيرا هدف پزشكْ سلامتى بدن و هدف بنّا، سكونت انسان است و بديهى است كه سلامتى، از سكونت ارزشمندتر است.
هر علم و هنرى كه در موضوع برتر باشد، و يا با فرض يگانگى موضوع، از ديگر عوامل برترى برخوردار باشد، بر ديگرى برترى خواهد داشت. اگر از هر جهت و در همه عوامل برتر باشد، پيشاپيش و در رأس همه قرار مى‏گيرد.
در باره علوم قرآن، بايد به برترى آن از هر جهت (موضوع، شكل و هدف) اذعان نمود؛ زيرا موضوع اين علم كلام خدا است كه سرچشمه همه فضائل و حكمت‏ها است. صورت اين دانش تجلى اسرار نهفته در آيات الهى و هدف از آن آگاهى بر تاريخ قرآن، ابزار فهم قرآن و بالاخره تحصيل معارف قرآنى است. بنابراين بايد گفت: علوم قرآن از نظر اهميت، ارزش و جايگاه، در رأس همه علوم قرار دارد و بسا به اين حقيقت اشارت دارد كلام امام عسكرى(ع) كه مى‏فرمايد:
ما انعم اللّه عز وجل على عبد بعد الايمان باللّه افضل من العلم بكتاب اللّه و معرفة تأويله؛
خداوند عزوجل بعد از نعمت ايمان به خودش نعمتى بالاتر از علم به كتابش و شناخت تفسيرش به كس نداده است. 21
اين بدان معنا است كه اولاً نعمت‏هاى خداوند بر دو قسم مادى و معنوى است و در بخش نعمت‏هاى معنوى از جمله عقل، علم و ايمان، آگاهى‏هاى قرآنى از همه بالاتر است و واضح است سلسله علوم قرآن يا خود تأويل و تفسير قرآن است و يا در مسير اين حركت علمى قرار دارد؛ چرا كه ارتباط علوم قرآن به معناى علوم متصل يا علوم مرتبط با تفسير قرآن، همان ارتباط علم اصول الفقه با علم فقه است كه اگر علم اصول فقه نباشد، فهم فقه و استنباط احكام ميّسر نخواهد بود.

پى‏نوشت‏ها:

* دانش آموخته حوزه علميه، دكتراى تفسير و علوم قرآن(سطح چهار حوزه)، عضو هيئت علمى مركز جهانى و پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى.
1. در اين صورت، اصطلاح علوم قرآن، مرادف با علوم قرآن و ترجمه «العلوم القرآنية» مى‏باشد؛ يعنى علومى كه موضوع آن قرآن است؛ همانند علوم سياسى و علوم طبيعى كه موضوع آنها سياست و طبيعت است.
2. در اين صورت اصطلاح فوق ترجمه «علوم القرآن» مى‏باشد.
3. ر. ك: زرقانى، محمد عبدالعظيم، مناهل العرفان، ج 3، ص 28.
4. ر. ك: حكيم، سيد محمد باقر، علوم القرآن، ص... .
5. ر. ك: معرفت، محمد هادى، علوم قرآنى، ص 7.
6. همان.
7. همان.
8. ر. ك: علامه طباطبايى، محمد حسين، قرآن در اسلام، ص 108.
9. ر. ك: البرهان فى علوم القرآن، ج 1، ص 19.
10. ر. ك: جرجانى، على بن محمد، كتاب التعريفات، ص 67.
11. ر. ك: مظفر، محمد رضا، المنطق، ص 10.
12. ر. ك: مدير شانه چى، كاظم، علم الحديث و دراية الحديث، ص 8.
13. علوم تجربى به لحاظهاى مختلف تفسيم شده است: به لحاظ موضوع و متعلّق، به انسانى و طبيعى منشعب شده است. علوم و معارفى كه متعلَّق شناسايى و مطالعه‏اى آنها رفتارهاى فردى و جمعى، ارادى و غير ارادى، آگاهانه و غير آگاهانه انسانى باشد، علوم تجربى انسانى نام دارد؛ مانند روان‏شناسى، جامعه‏شناسى، علوم سياسى، علوم تربيتى، اقتصاد و مديريت. اما علومى كه متعلَّق شناسايى آنها رفتار و پديده‏هاى غير انسانى است و در قالب كميت‏پذير و نظم تجربى قرار مى‏گيرند، علوم تجربى طبيعى ناميده مى‏شوند؛ مانند فيزيك، شيمى، زيست‏شناسى و... .
علوم تجربى در تقسيم ديگر به علوم محض، يعنى علومى كه در صدد كشف نظم‏هاى جهان مادى و پرده برداشتن از اسرار طبيعى است، و علوم كاربردى كه در صدد تسلط بر عالم طبيعت و به خدمت گرفتن عناصر جهان است، تقسيم مى‏شود. (ر. ك: خسرو پناه، عبدالحسين، كلام جديد، ص 359).
14 ر. ك: البرهان فى علوم القران، ج 1، ص 17 ـ 19؛ اتقان، ترجمه حائرى، ج 2، ص 393.
15 ر. ك: مجلسى، بحار الانوار، ج 92، ص 382.
16 همان، ج 92، ص 79 و 87.
17 همان، ج 92، ص 90.
18 همان، ج 92، ص 111.
19 همان، ج 92، ص 20.
20 گفتنى است كه علم اصول‏الفقه خود از مقوله علوم دستورى است كه در باره يك سلسله «بايد»ها سخن مى‏گويد، نه در باره «هست»ها. ر. ك: مطهرى، مرتضى، آشنايى با علوم اسلامى، ص 253.
21 ر. ك: بحار الانوار، ج 1، ص 217.

مقالات مشابه

تنويع و تقسيم مباحث علوم قرآن

نام نشریهقرآن شناخت

نام نویسندهعلی‌اوسط باقری

علوم تفسيري

نام نشریهحسنا

نام نویسندهجواد محمدی

تقسیم نامه علوم قرآن

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهابراهیم اقبال, منصور پهلوان

درآمدي بر فلسفه علوم قرآني

نام نشریهعلوم قرآن و حدیث

نام نویسندهحسن نقی‌زاده, احمد قرائی سلطان ابادی, سعید نظری توکلی, علی حقی

علوم قرآني در روايات امام صادق (ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهمصطفی صلواتی, فاطمه اسلامی‌نژاد

دکتر گرجی و علوم قرآنی

نام نشریهپژوهش‌های قرآن و حدیث

نام نویسندهآزاده عباسی, مریم حاج عبدالباقی

اشارات علوم قرآنی و تفسیری آیات کتاب دینی و قرآن

نام نشریهرشد آموزش قرآن

نام نویسندهمسعود رستنده, محمدجعفر شهروزی

چند و چون علوم قرآن

نام نشریهپژوهش و حوزه

نام نویسندهمحمد فاکر میبدی

روش شناسی علوم قرآنی

نام نشریهمیثاق امین

نام نویسندهید‌الله چوپانی